فصل سرد و چالش بزرگ فولادسازان؛ گاز ارزان به معضل گران بدل شد

صنعت فولاد ایران در آستانه فصل سرد با بحرانی تازه روبهرو شده است؛ گاز طبیعی که سالها مزیت رقابتی این صنعت بود، اکنون با افزایش قیمت، قطعیهای مکرر و تعرفههای سنگین، به تهدیدی جدی برای تولید و اشتغال تبدیل شده است.
به گزارش آهن نیوز،حاشیه سود کاهش یافته، برخی واحدها زیانده شدهاند و اگر سیاستگذاران برای حمایت عاجل وارد نشوند، زنجیره فولاد با کاهش تولید، خامفروشی بیشتر مواد اولیه و آسیب جدی به اشتغال و ارزآوری مواجه خواهد شد. صنعت فولاد که روزگاری بهرهمندی از گاز طبیعی ارزان را به عنوان مزیت رقابتی خود میشناسد، اما امروزه با مشکلات جدی در تامین و قیمتگذاری گاز روبهرو شده و این مزیت به تهدیدی ساختاری تبدیل شده است.
بخش فولاد یکی از پایههای مهم اقتصاد ملی است؛ نقشی کلیدی در اشتغالزایی، توسعه صنعتی و ارزآوری دارد. بخش عمدهای از تولید فولاد کشور بر پایه روشی است (روش احیای مستقیم) که به گاز طبیعی وابسته است.
سالها این روش انتخاب شد چون گاز فراوان و ارزان موجود بود، اما تغییرات اخیر در قیمت و کمبودهای تامین این منبع سبب شده است که این وابستگی، فشار هزینهای سنگینی بر زنجیره تولید ایجاد کند. افزایش نامتعارف قیمت گاز، قطعیهای مکرر در تامین آن و به کارگیری تعرفهها و هزینههایی مانند مالیات بر ارزش افزوده برای گاز به عنوان خوراک صنعتی، علاوه بر هزینه ترانزیت و توزیع، مجموعهای از هزینههای پنهان را بر تولیدکنندگان تحمیل کردهاند. این عوامل موجب شدهاند که هزینه تمامشده تولید آهن اسفنجی و شمش فولادی افزایش یابد، درحالیکه قیمت محصولات فولادی به همان میزان رشد نکرده است، بنابراین حاشیه سود کاهش یافته و بعضی واحدها به مرز زیاندهی رسیدهاند.
در فصل سرد سال، صنعت فولاد یکی از اولین بخشهایی است که با کاهش تامین گاز مواجه میشود. به عبارت دیگر، وقتی کسری عرضه گاز جدی میشود، کارخانههای تولید آهن اسفنجی در اولویت قطعی قرار میگیرند. این وضعیت نه تنها تولید را مختل میکند، بلکه باعث میشود ظرفیت تولید کمتر استفاده شود و بهرهوری پایین آید.
زمستان سخت فولادیها
همچنین، وابستگی زیاد به تولید بر پایه روش احیای مستقیم که مصرف گاز آن زیاد است، در شرایطی که صنعت با کسری گاز روبهروست، آسیبپذیری صنعت فولاد را افزایش داده است. کمبود منابع گازی کافی، ناترازی در بخش تامین، مشکلات زیرساختی انتقال و توزیع، همگی بر این مشکل تاثیر دارند. به علاوه، سیاستگذاری قیمت گاز و تعرفهها به گونهای بوده که فشار هزینهای برای تولید بسیار افزایش یافته است. پیامد این شرایط برای زنجیره تولید بسیار جدی است، تولید شمش و آهن اسفنجی کاهش یافته، به دلیل دشواریهای تولید فرآوریشده، صادرات آن کاهش یافته و در عوض صادرات کنسانتره و گندله که کمفرآوریترند، افزایش یافته است. خامفروشی بیشتر مواد اولیه به معنای از دست رفتن بخشی از ارزش افزوده برای کشور است.
محروم شدن برخی واحدها، زیانده شدن آنها، توقف یا کندی در پروژههای توسعهای و مشکلات مالیاتی ازجمله اثرات ملموس این وضعیت است. این شرایط همچنین مانع برنامهریزی بلندمدت شده است، چراکه تولیدکنندگان نمیتوانند با اطمینان تامین انرژی، هزینهها و قیمت محصولات را پیشبینی کنند.
برای برونرفت از این بحران، برخی راهکارها ضروری به نظر میرسند. نخست، باید قیمت گاز برای تولیدکنندگان فولاد (به ویژه آهن اسفنجی) کاهش یابد، تعرفهها و هزینههای اضافی مانند مالیات بر ارزش افزوده بر گاز و هزینه ترانزیت و توزیع، بازبینی و در صورت امکان حذف شوند. دوم، زیرساختهای تامین گاز باید مستحکمتر شوند تا قطعیهای مکرر کاهش یابد. این موضوع شامل بهسازی شبکه انتقال، ذخیرهسازی گاز، تنوع در منابع انرژی و مدیریت بهینه مصرف است. سوم، حمایت سیاستی از تولید داخلی فرآوردههای فولادی به جای تمرکز بر صادرات مواد خام، میتواند به حفظ ارزش افزوده و اشتغال کمک کند. همچنین اصلاح سیاستهای انرژی به گونهای که حمایت از صنایع راهبردی لحاظ شود، ضروری به نظر میرسد.
در نهایت، صنعت فولاد ایران در دوراهی باقی مانده است: ادامه روند فعلی ممکن است باعث کاهش تولید، زیاندهی گستردهتر، کاهش سهم صادرات محصولات فولادی فرآوری شده و خامفروشی شود، و تاثیر آن بر اقتصاد، اشتغال و ارزآوری کشور سنگین خواهد بود. اگر تصمیمسازان اراده جدی برای اصلاحات سیاستی و تسهیل شرایط برای تولید فولاد داشته باشند، این صنعت هنوز میتواند به نقش حیاتی خود ادامه دهد، اما بدون این اصلاحات، تهدیدهای ساختاری آن در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند.
اشتراکگذاری
برچسبها
ارسال نظر
نظرات
هنوز نظری برای این مطلب ثبت نشده است.