قیمتگذاری زنجیره فولاد روی میز بازنگری؛ نجات از دستوریسازی یا بازتولید یک حلقه جدید؟

در شرایطی که نظام قیمتگذاری دستوری، سالهاست حلقههای زنجیره فولاد را با چالشهای مزمن مواجه کرده، انجمن فولاد ایران با ارائه مدلی مبتنی بر «قیمت تمامشده» و «توازن سود متناسب با سرمایهگذاری» تلاش دارد تا الگویی نوین و واقعگرایانه را جایگزین رویکردهای ناکارآمد پیشین کند؛ مدلی که هرچند بر مدار شفافیت و عدالت طراحی شده، اما در صورت اجرای ناقص، ممکن است به تکرار همان مشکلات دیرینه با ظاهری تازه بیانجامد.
به گزارش خبرنگار رسانه خبری آهننیوز؛ در بحبوحه جدال همیشگی میان صنایع بالادستی و پاییندستی فولاد و در شرایطی که نظام قیمتگذاری دستوری سالهاست یکی از کانونهای اصلی نارضایتی در اقتصاد ایران شده، انجمن فولاد ایران در اولین جلسه هیئت مدیره جدید انجمن، مدل پیشنهادی برای تعیین قیمت پایه در زنجیره تولید فولاد به تصویب رسانده است؛ پیشنهادی برای تدوین یک مدل قیمتی جدید در زنجیره فولاد که هم براساس قیمت تمامشده بنا شده و هم بر پایه توازن سود متناسب با میزان سرمایهگذاری در هر حلقه.
اما آیا این مدل پیشنهادی، همان فرمول نجاتبخش است یا بازتولید یک نوع دیگر از قیمتگذاری شبهدستوری تحت نامی تازه؟
تلاش برای عدالت سود؛ نقاط مثبت مدل انجمن فولاد
سه محور اصلی این پیشنهاد از سوی انجمن فولاد ایران قابل تحسین و توجه است:
عبور از قیمتگذاری دستوری خشک
مدل انجمن بهروشنی درصدد فاصله گرفتن از شیوههای نرخگذاری دولتی و غیرکارشناسی است که بدون در نظر گرفتن شرایط واقعی تولیدکنندهها، رقمهایی از بالا به پایین تحمیل میکرد.
سود متوازن بر پایه سرمایهگذاری واقعی
انجمن فولاد به درستی تاکید دارد که باید سود نهایی میان بخشهای مختلف زنجیره – از معدن تا نورد – متناسب با میزان سرمایهگذاریشان توزیع شود؛ اقدامی که میتواند نابرابریهای فعلی را تا حدودی اصلاح کند.
حرکت به سمت شفافسازی بهای تمامشده
اصرار بر محاسبه قیمتها بر اساس «هزینه واقعی تولید» نیز از دیگر نقاط قوت این مدل است؛ زیرا میتواند زمینهساز شفافیت بیشتر در حسابداری صنعتی و کاهش فضا برای سوداگری غیراصولی باشد.
در کنار تحسینها، نباید از چالشها و ریسکهای مهم این مدل پیشنهادی غافل شد:
شبح قیمتگذاری دولتی همچنان در اتاق هست
گرچه در ظاهر این مدل مبتنی بر منطق بازار است، اما قرار گرفتن در چارچوب وزارت صمت و بورس کالا باعث شده همچنان نگرانیهایی از دخالت نهادهای دولتی یا تصمیمگیران شبهدولتی وجود داشته باشد. این میتواند دوباره مدل را به سمت «قیمتگذاری مصلحتی» هدایت کند.
قیمت تمامشده واقعی؟ مأموریتی ناممکن؟
با توجه به یارانههای پنهان، نوسانات ارزی، سیستمهای حسابداری غیرشفاف و هزینههای متغیر سربار، رسیدن به یک «قیمت تمامشده واقعی و قابل راستیآزمایی» در ایران کار آسانی نیست و این خود به یک چالش جدی تبدیل میشود.
زنگ خطر برای رانتهای جدید
اگر نظارت دقیقی در کار نباشد، حلقههای قویتر مانند معادن یا فولادسازان بزرگ میتوانند با تورم ساختگی در هزینهها، سهم بیشتری از سود بگیرند و عملاً فضا برای رانت شکل گیرد.
بیاعتنایی به متغیرهای بینالمللی
بازار فولاد ایران نمیتواند از بازارهای جهانی جدا باشد. اما مدل پیشنهادی انجمن فولاد هنوز جایگاهی برای شاخصهای صادراتی، نرخهای جهانی و مزیتهای رقابتی بینالمللی تعریف نکرده؛ غفلتی که میتواند صادرات را تضعیف کند.
توازن سود یا شروع تنش تازه در زنجیره؟
همانطور که تجربههای پیشین در حوزه قیمتگذاری فولاد نشان داده، نبود اجماع میان حلقههای مختلف زنجیره (معدن، اسفنجی، شمش، نورد) میتواند به محل جدیدی برای اختلافافکنی تبدیل شود. بدون شفافیت در فرمول، مکانیزم داوری و نظارت مستقل، ممکن است همین مدل پیشنهادی نیز به سرنوشت الگوهای ناکارآمد قبلی دچار شود.
راهکار پیشنهادی برای عبور از بحران
در نهایت باید گفت پیشنهاد انجمن فولاد ایران تلاشی در مسیر درست است، اما اگر این مسیر بهدرستی و با مشارکت تمام ذینفعان طی نشود، نتیجه آن ممکن است تفاوت چندانی با قیمتگذاری دستوری سابق نداشته باشد.
پیشنهاد میشود پیش از نهاییسازی این مدل:
-
نظرات تمام حلقههای زنجیره (از معادن تا نوردکاران) شنیده شود.
-
نهادهای صنفی مستقل و بازار آزاد در فرآیند مشارکت داشته باشند.
-
شاخصهای جهانی در فرمول گنجانده شود.
-
و نهادی مستقل و حرفهای برای نظارت و راستیآزمایی تعیین شود.
انتهای پیام/ م